این منش پسندیده خود را در سیاست، حکومت، عبادت، اقتصاد، قضاوت، اجتماع، عقیده و همه ابعادی که در خلقت انسان به ودیعه گذاشته شده نمایان میسازد. اعتدال در تضاد با افراط و تفریط است. از شئونات عقل و عقلانیت، اعتدال است و از شئونات جهل، عدم اعتدال.
حضرت علی (ع) میفرماید: «جاهل را نمیبینی مگر اینکه افراط میکند یا تفریط.» پس افراط و تفریط از جهل انسان سرچشمه میگیرد و کسانی که دچار آن میشوند جاهل هستند. عقلانیت یکی از مولفههای اعتدالگرایی است. رویه اعتدال، فکر و اندیشهای است که غالب دانشمندان، حکما و علما آن را برگزیدهاند. سیره انبیا از بدو خلقت تا خاتم آنان بر مبنای اعتدال و میانهروی بوده است. آنان حتی با دشمنان خود در مسیر اعتدال حرکت میکردند و دچار افراط و تفریط نمیشدند.
امام علی (ع) درباره ابن ملجم به اطرافیان خود چنین میفرماید: «ای خونخواهان من چون به روز دیگر بدرود جهان گویم، تنها قاتل مرا قصاص کنید و جهت یک تن، یک تن را کیفر دهید. نکند که پس از مرگ من دست جور بر آورید و بهنام اینکه امیرالمومنین کشته شده، بیگناهان را بیازارید و خون مرا وسیله اغراض شخصی خود قرار دهید. همچنان که با یک ضربت از پای درآمدم، قاتلم را نیز با یک ضربت خلاص کنید. مبادا در اعدام او به مجازاتهای وحشیانه و پست جاهلیت اقدام نمایید، مثلا او را بسوزانید یا مثلهاش کنید. زیرا پیامبر (ص) حتی درباره پستترین حیوانات هم این عمل را تجویز نفرموده است.»
اعتدال، سیره عقلاست و اسلام دینی است که به اعتدال توصیه میکند و از افراط و تفریط به شدت پرهیز میکند. عالیترین و شریفترین اعمال انسانی عبادت و بندگی خداوند است. خداوند میفرماید: «جن و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند.» باتوجه به جایگاهی که عبادت دارد و ارتباطی اختصاصی بین بنده و خداست، شاید این تصور به وجود آید که هر چه عبادت کنیم و شب و روز خود را با آن بگذرانیم، بهتر است.
اما پیامبر گرامی اسلام میفرماید: «این دین محکم و متین است، پس با ملایمت در آن در آیید و عبادت خدا را به بندگان خدا با کراهت تحمیل نکنید تا مانند سواری درمانده باشید که نه مسافت پیموده و نه مرکبی به جا گذاشته است». وقتی از افراط در عبادت نهی میشویم و حلاوت و شیرینی آن را در اعتدال حس میکنیم، بدیهی است در سایر موارد نیز اعتدال بهترین گزینه خواهد بود.
استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب اسلام و مقتضیات زمان میفرماید: «یکی از خاصیتهای بزرگ دین مقدس اسلام اعتدال و میانهروی است. خود قرآن کریم، امت اسلام را به نام امت وسط نامیده است و این تعبیر، تعبیر بسیار عجیب و فوقالعادهای است. امت و قوم و جمعیتی که واقعاً و حقیقتا دستپرورده قرآن کریم باشند، از افراط و تفریط، از کندروی و تندروی، از چپ روی و راستروی، از همه اینها برکنارند. تربیت قرآن همیشه ایجاب میکند اعتدال و میانهروی را. »
ایشان ادامه میدهد: «یک فکر افراطی وجود دارد و یک فکر تفریطی و یک فکر معتدل. بعضی از جریانات فکری در عالم اسلام از همین نظر وجود پیدا کردهاست که بعضی افراطی و بعضی تفریطی یعنی یا تندروی بیجا و یا کندروی بیجا بوده، من اسم آن تندرویها را جهالت گذاشتهام و اسم این کندرویها را جمود گذاشتهام... خطر جمود از جهالت کمتر نیست. دین، اعتدال لازم دارد... امت معتدل باشید نه جاهل باشید نه جامد».
در سایر امور شخصی مانند خوردن، راهرفتن و سخن گفتن نیز اسلام راه اعتدال را برگزیده و زیاده روی در آنها را مذمت نموده است. زیان افراط و تفریط در حوزه فردی بیشتر متوجه شخص میشود و کمتر ضرر آن را اجتماع متوجه میشود. اما افراط و تفریط در حوزه اجتماعی که با حیات یک ملت سروکار دارد، اهمیت بیشتری مییابد.
افرادی که مسئولیتهای اجتماعی دارند باید از هر گونه افراط و تفریط دوری کنند، زیرا این عرصه و میدان شخصی افراد نیست که ضرر آن متوجه خودشان باشد، بلکه هر اقدام افراطی یا تفریطی میتواند عواقب ناگواری داشته باشد. وسعت دایره افراط و تفریط به جایگاه اجتماعی افراد مرتبط است،
از این جهت حاکمان و متولیان امور عامه جایگاه ویژهای در تصمیمگیریها و عملکرد خود دارند و باید مراقب باشند خسارات تصمیمها و عملکرد آنان، دامن جامعه را نگیرد. حرکت سنجیده، معقول و معتدل آنان میتواند زمینه گسترش و توسعه اعتدال و میانهروی باشد و از رفتارهای افراطی و تفریطی در حوزههای مختلف جلوگیری نماید.
یوسف مجتهد